مقالهسازی و پایان حیات یک دانشجو؛ زنگ خطر بحران
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۷۶۷۸۱
امیر پروسنان - فوت یک دانشجوی دختر دانشکده برق دانشگاه تهران، این زنگ خطر را به صدا در آورد که فشارهای روحی و روانی ناشی از تهیه مقالههای پزشکی بسیار بالاست و موارد دیگری مانند افزودن نام استاد در این مقالهها یا فردی که استاد آن را معرفی میکند، فشار بیهودهای روی دانشجویان وارد میسازد.
فشار بر دانشجویان برای نوشتن مقاله یا درج اجباری نام استادان در این مقالهها تقریبا زیر پوست همه دانشگاهها و از جمله دانشگاههای علوم پزشکی وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موضوع اینجاست که به جز درخواست بیضابطه استادان برای درج اسامی غیرمرتبط در مقالهها، اجبار برای ارائه مقاله از طرف استادان نیز شکل دیگر این ماجراست.
خودکشی یک دانشجو به دلیل اصرار بیضابطه استاد
ماجرای خودکشی یک دانشجوی خانم در رشته برق مقطع دکتری دانشگاه تهران، ۱۲ آذرماه در رسانهها مطرح شد. ماجرایی که از یک راز سر به مهر در دانشگاههای ایران پرده بر میداشت: «اصرار برای درج اسم بیربط در مقاله». این یعنی استاد مربوطه میخواست اسمی در مقاله درج شود که ربطی به آن مقاله نداشته و در عمل، زحمت یک مقاله با دانشجو بوده و لذت اسم را شخص دیگری میبرد.
در بسیاری از مواقع، استادان از دانشجویان میخواهند به طور مثال نام دوست یا همکار یا همسرشان را در مقالهای بیاورند تا آن شخص بتواند از این عنوان درج شده در مقاله بهرهبرداریهای شخصی یا شغلی داشته باشد. این اجبار به شکلی ادامه مییابد که دانشجو برای خلاصشدن از آن وضعیت، در عمده موارد، تن به این کار میدهد. همین اتفاق مهمترین دلیل برای فهمیدن این موضوع است که چرا اسم بسیاری از استادان یا مسئولان در مقالههایی وجود دارد که حتی روحشان هم از آن مقاله بیخبر است.
این دانشجوی خانم پیش از ظهر شنبه ۱۲ آذر از راه پله طبقه دوم دانشکده برق قدیم واقع در دانشکده فنی امیرآباد شمالی به پایین پرید. بررسیهای رسانهها نشان میداد این دانشجو در مخالفت با درخواست استاد مبنی بر درج نام یک فرد در مقالهاش که هیچ ارتباطی با مقاله وی نداشت، اقدام به خودکشی کرد.
هرچند این دانشجو بلافاصله به بیمارستان منتقل شد اما روابط عمومی دانشگاه تهران روز یکشنبه ۱۳ آذر در پیامی، خبر درگذشت او را منتشر کرد.
ارائه مقاله به ازای هر سال تحصیلی
برخی دانشجویان میگویند، نکته عجیب دیگر که در برخی دانشگاههای علوم پزشکی رواج دارد، تاکید و اجبار برای ارائه مقاله به ازای هر سال تحصیلی است. این مسیر که برای استادان سودمندتر است، از هر نظر برای دانشجو ضرر دارد. یعنی دانشجو علاوه بر صرف وقت و انرژی مضاعف، باید برای خرید مقاله و چاپ آن نیز هزینههای گزافی بپردازد. زیرا چاره دیگری به واسطه این اجبار ندارد. حال آنکه برخی از این دانشجویان علوم پزشکی، بالینی هستند و فشار استادان به آنها برای ارائه مقاله، رشته تحصیلی را از حالت بالینی به پژوهشی تغییر میدهد.
بر اساس تبصره ۵ ماده ۴۳ آییننامه آموزشی دوره دکتری تخصصی (PHD) مصوب سیوپنجمین جلسه شورای عالی برنامهریزی علوم پزشکی، دانشجوی دوره دکتری تخصصی هنگامی مجاز دفاع از پایاننامه تحقیقاتی خود است که حداقل یک مقاله به زبان انگلیسی از کار تحقیقاتی در رشته مربوطه خود و مرتبط با موضوع پایاننامه را به عنوان مولف اول یا دوم در یک مجله معتبر علمی پژوهشی داخلی یا خارجی به چاپ رسانده و یا گواهی پذیرش آن را اخذ کرده باشد.
همانگونه که در آییننامه مصوب مشاهده میشود، ارائه یک مقاله برای دفاع از پایاننامه کفایت میکند اما آنچه در برخی دانشکدههای زیرمجموعه دانشگاههای علوم پزشکی مشاهده میشود، با این قانون مغایر بوده و جالب اینکه مسئولان مربوطه تمایلی به صحبت در این زمینه ندارند و یک ماه تلاش برای گفتوگو با آنان در این زمینه بیفایده بود.
برخی از دانشجویان یکی از سه دانشگاه علوم پزشکی مستقر در تهران که خواستند نامی از آنان درج نشود، در این زمینه به پژوهشگر ایرنا گفتند: بر اساس قوانین درون گروهی در برخی دانشکدهها، برای دفاع از پایاننامه باید به ازای هر سال تحصیل، یک مقاله ارائه دهیم که این موضوع به طولانیشدن روند دفاع از پایاننامه ما و تحمیل هزینه فراوان منجر میشود.
یکی دیگر از دانشجویان این دانشگاه که یک سال از فارغالتحصیلی او گذشته نیز در این زمینه گفت: ارائه مقاله اجباری به ازای هر سال تحصیل فقط سبب تحمیل هزینه فراوان به ما میشود و اسامی استادان راهنما که به طور عمده دخالتی در تدوین مقاله نداشته و حتی راهنمایی موثری نمیکنند در مقاله درج میشود.
یکی از دلایل اینکه استادان مقالههای بسیاری دارند، همین است که دانشجویان را به ارائه مقاله مجبور کرده و به نوعی در امور آموزشی دانشجویان اختلال ایجاد میکنند. اگر اعتراضی انجام شود، روند دفاع از پایاننامه طولانی شده و مشکلاتی برای دانشجویان پیش میآید. برای من هم چنین مشکلی پیش آمد و روند دفاع از پایاننامه به دلیل اجبار برای ارائه مقاله به تاخیر افتاد اما سرانجام حدود یک سال پیش، از این سد عبور کردم و موفق به دفاع از پایاننامه دکتری شدم.
«فرید نجفی» معاون سابق تحقیقات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این زمینه به پژوهشگر ایرنا گفت: نوشتن گزارش علمی یا مقاله یکی از مهارتهایی است که دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکترا) باید آن را یاد بگیرند. در این مسیر راهنمایی و کمک استاد راهنما بسیار مهم است و به طور معمول استاد راهنما به دلیل مشارکت در ایجاد ایده و آنالیز دادهها و آمادهسازی نسخه اولیه و نهایی، نامشان نیز همانند دانشجو در مقاله درج میشود.
رئیس انجمن علمی اپیدمیولوژیستهای ایران افزود: چنین چیزی در آییننامهها وجود ندارد که دانشجو مجبور به ارائه یک مقاله به ازای هر سال تحصیلی باشد. بلکه نمره دانشجو برای ارائه مقاله در دفاع پایاننامه مطرح شده است. یعنی اگر دانشجو مقاله بدهد، نمره پایاننامه از ۲۰ حساب شده و اگر مقاله نداشته باشد، نمره از ۱۸ محاسبه میشود.
نجفی افزود: برخی از گروهها و دانشکدهها برای افزایش کیفیت گروه و فارغالتحصیلان خود، شاید این موضوع را مطرح کرده و زمانی اجازه دفاع از پایاننامه دکتری به دانشجو داده میشود که به سطح مورد نظر آموزشی و پژوهشی برسد. در حالی که سطح آموزشی دانشجو با تعداد، نوع و نمره کسبشده در هر واحد آموزشی تعیین میشود. درباره توانایی تحقیقاتی دانشجو باید گفت در کنار توانمندیهایی همچون انجام پژوهش مستقل و داشتن تفکر نقاد در مسایل علمی، نوشتن مقاله و گزارش علمی یکی از مهمترین توانمندیهایی است که نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از دانشگاههای خارج از کشور، به عنوان یک شاخص برای دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی، به خصوص دانشجویان دکتری در نظر گرفته میشود.
فشار بر دانشجویان
فشار بیهوده بر دانشجویان در بسیاری از دانشگاههای کشور در زمینه ارائه مقاله، ماجرا را به جایی رسانده که بازار دلالی مقاله هم رونق بگیرد و برخی افراد از این مسیر برای خود کاسبی راه بیندازند.
یکی از فارغالتحصیلان که نخواست نامش در گزارش درج شود نیز در این زمینه مدعی شد: در دانشگاههای علوم پزشکی دیگر چنین قوانینی وجود ندارد. به طور مثال در دانشگاه علوم پزشکی ایران که آن هم زیر مجموعه وزارت بهداشت است، گفته شده دانشجویان دوره دکترایِ تخصصی میتوانند یک مقاله در دوره دکتری ارائه دهند و چنین شرطی که دانشجویان مجبور به ثبت یک مقاله به ازای هر سال تحصیلی باشند، فقط در یک دانشگاه علوم پزشکی در استان تهران وجود دارد و متاسفانه تاکنون کسی پاسخگوی این فشار به دانشجویان نبوده است.
وی ادامه داد: آیا باید اتفاقی رخ دهد و دانشجویی بلایی سر خودش بیاورد که مسئولان وزارت بهداشت به این فکر بیفتند که استادان با این حجم از مقالهای که به اسمشان منتشر میشود، به دنبال چه چیزی هستند؟ برخی دانشجویان مجبور میشوند هزینههای زیادی برای خرید مقاله بپردازند. از طرفی هزینه دیگری برای انتشار این مقاله در مجلههای خارجی یا داخلی هم باید پرداخت شود. تصور کنید یک مقاله را که هزینهای برای خرید آن پرداختید، بخواهید در مقاله خارجی منتشر کنید. برای این منظور با مشکلات فراوان و نوسانهای ارزی، باید هزینه زیادی از طریق صرافی یا دوستان و آشنایان در خارج از کشور به حساب آن مجله واریز شود. در حالیکه استاد روحش هم خبر ندارد که این مقاله با چه هزینه و زحمتی منتشر شده و فقط لذت اسم و امتیاز آن را میبرد.
نجفی «عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه» به پژوهشگر ایرنا گفت: واقعیت اینکه دوره دکتری، بهویژه در مرحله پایاننامه، در همه دنیا معمولا استادمحور است؛ یعنی استاد تلاش میکند دانشجو را توانمند کند که وقتی دانشجو فارغالتحصیل و قرار شد به عنوان مثال در یک موسسه تحقیقاتی به عنوان هیات علمی یا محقق مشغول به کار شود، بتواند در رقابت با دیگر متقاضیان در جایگاه بهتری قرار گیرد. اصولا در آییننامههای جذب (حداقل در وزارت بهداشت)، یکی از موارد قابل بررسی، همین تعداد و کیفیت مقالههای فرد است.
وی ادامه داد: چنین تاکیدی بر داشتن گزارش و مقالههای علمی در همه کشورها بسیار مرسوم بوده و اصولا یکی از توانمندیهایی است که دانشجو در دوران تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی باید یاد بگیرد. بدیهی است که توانمند کردن دانشجویان در این مسیر و چگونگی انجام آن، یکی از نکات کلیدی است که در دانشگاهها باید مورد توجه قرار گیرد تا به انجام کارهای غیراخلاقی مانند نوشتن مقاله توسط موسسههای خصوصی که متاسفانه برای همین منظور در کشور ایجاد شده، منجر نشود.
به گفته وی، گاهی مشاهده میشود در مواردی نام افرادی بدون داشتن شرایط نویسندگی در مقالهها درج میشود که این امر یک تخلف اخلاقی است و معمولا در کمیتههای اخلاق در دانشگاهها این موارد بررسی میشود و در سالهای گذشته قوانین بسیار سختگیرانهای در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مصوب شده است.
معاون سابق تحقیقات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افزود: چنین مواردی در دیگر دانشگاهها و در دیگر کشورها بسیار جدی تلقیشده و قوانین بسیار سختگیرانهای در این موارد وجود دارد که به طور قانونی هم با چنین مواردی برخورد میشود. البته با توجه به تعدد دانشگاهها و تعداد زیاد اعضای هیات علمی و دانشجویان شاغل به تحصیل در کشور، تعداد چنین تخلفهایی زیاد نیست اما با موارد نادر آن نیز باید بسیار شدید و قانونی برخورد کرد تا خدای نکرده موجب توهین به کشور در مراجع علمی دنیا نشود.
نتیجه
با توجه به این رخدادها و همچنین فوت یک دانشجوی دختر در دانشکده برق دانشگاه تهران در نتیجه این سیاستها، زنگ خطر به صدا درآمده و مسئولان دانشگاهی باید به این تخلفها پیش از رسیدن به نقطه بحرانی به طور جدی رسیدگی کنند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: جام جهانی قطر مهرداد بذرپاش عباس توانگر دهه فاطمیه رستم قاسمی آلودگی هوا مقاله دانشجو بحران جام جهانی قطر مهرداد بذرپاش عباس توانگر دهه فاطمیه رستم قاسمی آلودگی هوا دانشگاه های علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی دفاع از پایان نامه برای ارائه مقاله دانشگاه تهران دانشگاه ها وزارت بهداشت دوره دکتری یک دانشجو آیین نامه یک مقاله مقاله ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۷۶۷۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر شده و مشخص میشود آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» عرضه شده، دروغی بیش نبوده است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حسن رشوند در یادداشتی نوشت: هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر میشود و تازه مردم آمریکا و ملتهای جهان متوجه میشوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آنها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.
این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخشهایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن میدانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه 250 ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسانها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.
چند روزی است که دانشگاههای امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینیها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش میکنند با دستگیریهای گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپهای تحصن دانشجویان را در دانشگاههایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از 25 دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.
نباید از این نکته غافل بود که محیطهای علمی در امریکا در چنبره دستگاههای نظامی و امنیتی است و همانگونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاهها گفتهاند نمیتوان این مراکز را صرفاً محیطهای علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت میکند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار میگیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه میدهد به این محیطها وارد شده و آنها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاههای امریکا میافتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاهها به دلیل واکنشهایشان به ناآرامیها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامهای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بیتوجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دستهجمعی بیش از 100 دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کمسابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال 1968 (حدود 56 سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمیگردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیمسال تحصیلی کنونی، کلاسهای خود را به صورت نیمهحضوری و نیمهمجازی برگزار میکند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه میگوید شرکتکنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاههای دنیا برند محسوب میشود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست میشکنند.
ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاههای امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال 1378 در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی دهها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاههای امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال 78 در کوی دانشگاه اتفاق افتاد.
اعتراضات دانشگاههای امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بیحد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند. تجمعات این روزهای دانشگاههای امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاههای پلیس شدهاند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند.
تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه میشود و هر رفتار خشنی را انجام میدهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت میگیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار میگیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک میخورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار میگیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط میشوند و اینجا عکس آن عمل میکنند. آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار میگیرد، کتک میخورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار میگیرد، اینجا ازکسانی که کوچکترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذرهبین قرار میدادند و برای آن توئیت میزدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده میکردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آنها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمیتوان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلمخواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.
منبع: جوان
انتهای پیام/